برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید
مهارت حل مسئله یکی از مهارت های جدی و مهمی است که لازم است والدین به کودکشان آموزش دهند. کودکی که فاقد این مهارت است به جای صرف انرژی برای حل مشکل، ممکن است وقت خود را برای اجتناب و فرار از مشکل صرف کنند یا بدون شناخت انتخاب های خود وارد عمل می شوند. ممکن است، ممکن است هنگامی که کودکی اورا آزار دهد بجای حل مشکل دست به کارهای خطرناکی بزند. یا ممکن است زمانی که مورد تمسخر قرار می گیرند از کلاس خارج شوند زیرا نمی توانند به راه دیگری برای متوقف کردن آن فکر کنند چه درگیری مربوط به بازی با اسباب بازی باشد ، چه معادله ریاضی سخت ، یا فشار منفی همسالان ، کودکان در هر سنی روزانه با مشکلات و چالش هایی روبرو می شوند. "به عنوان والدین یا معلم ، ما همیشه نمی توانیم در آنجا باشیم تا هر مشکلی را برای فرزندان خود حل کنیم. در واقع ، این وظیفه ما نیست. وظیفه ما این است که به فرزندان خود بیاموزیم چگونه خودشان مشکلات را حل کنند.زیرا فقط از این طریق می توانند به افراد با اعتماد به نفس ، مستقل و موفقی تبدیل شوند. بچه هایی که مهارت حل مسئله دارند به جای اینکه تسلیم شوند و یا ناامید شوند وقتی با چالشی روبرو می شوند ، احساسات خود را مدیریت می کنند ، خلاقانه فکر می کنند و تا زمانی که راه حلی پیدا نکنند پافشاری می کنند. خب ، به سن آنها بستگی دارد. با رشد و تکامل توانایی های شناختی و اندازه چالش های کودک ، رویکرد شما در آموزش مهارت های حل مسئله نیز باید افزایش یابد. وقتی با چالشی روبرو شدید ، "برای کودک خود" با صدای بلند فکر کنید. ارائه مدل کمک می کند که چگونه می توانید مهارت های حل مسئله مشابهی را که با هم کار کرده اید ، به کار ببرید و مثالهای واقعی را بیاورید که او می تواند در زندگی خود پیاده سازی کند. در عین حال ، به فرزند خود تمایل به اشتباه نشان دهید. همه با مشکل روبرو می شوند ، و اشکالی ندارد. گاهی اوقات اولین راه حلی که امتحان می کنید جواب نمی دهد و این هم اشکالی ندارد! هنگامی که حل مسئله را ارائه می دهید ،توضیح دهید که مواردی وجود دارد که از کنترل ما خارج است. همانطور که در حال حل یک مشکل پیش رو هستیم باید بر روی مواردی تمرکز کنیم که در واقع می توانیم کنترل کنیم. برای مثال :چرخ ماشین پنچر شده است و ما می خواهیم به مدرسه برسیم و عجله داریم در مام پلاس ببینید👈🏻 مقدمه ای بر حل مسئله های زندگیمان وقتی مشکلاتی پیش می آید، برای حل مشکلات فرزندتان برای آنها عجله نکنید. در عوض، به آنها کمک کنید تا مراحل حل مسئله را طی کنند.زمانی که به کمک نیاز دارند، راهنمایی کنید، اما آنها را تشویق کنید تا مشکلات را خودشان حل کنند. اگر آنها قادر به ارائه راه حلی نیستند، وارد عمل شوید و به آنها کمک کنید تا به برخی از آنها فکر کنند.اما همیشه خودتان راه حل را در اختیار آن ها قرار ندهید و به آنها نگویید که چه کاری انجام دهند. این به آنها می آموزد که اشتباه کردن و مواجهه با چالش ها معمول است. همچنین این فرصت را به آنها می دهد تا مهارت های حل مسئله را تمرین کنند. بعلاوه ، وقتی نشان دهید که نظرات آنها ارزشمند است ، آنها اعتماد به نفس پیدا می کنند و می توانند به تنهایی مشکلات را حل کنند برای ورود به ذهنیت حل مسئله ، کودکان خردسال باید ابتدا ،مدیریت احساسات خود را یاد بگیرند. به هر حال ، برای یک کودک کوچک دشوار است که منطقی باشد . یکی از راه های تحقق این امر استفاده از فرآیند مربیگری احساسات است که توسط جان گوتمن شرح داده شده است. ابتدا به بچه های خود بیاموزید که همه احساسات قابل قبول هستند. هیچ احساسات "بد" وجود ندارد. حتی احساسات به ظاهر منفی مانند خشم ، غم و ناامیدی می توانند درس های ارزشمندی را به ما بیاموزند. وقتی کودک شما ناراحت است ، به او کمک کنید تا احساسی را که دارد انجام دهد. چیزی مانند این بگویید: "من می فهمم که ناراحت هستی زیرا خواهرت با اسباب بازی مورد نظر شما بازی می کند." کودک خود را به فضای آرامش خود راهنمایی کنید. بگذارید بدنش را آرام کند و احساساتش را پردازش کند تا بتواند در حل مسئله ، یادگیری و ... رشد کند. مرحله سوم حل مسئله: راه حل های طوفان فکری را با کودک خود انجام دهید ، بیشتر از صحبت کردن در هنگام مکالمه ، گوش دادن را انجام می دهید. این اجازه می دهد تا کودک شما مهارت های حل مسئله خود را تمرین کند ، و احتمالاً راه حل هایی را که خودش ارائه داده است ، واقعاً اجرا می کند. هنگامی که کودک شما دست و پنجه نرم می کند یا احساس ناامیدی می کند ، این روش را امتحان کنید. به سادگی بگویید ، "قسمت سخت را به من نشان بده." این به کودک شما کمک می کند تا ریشه مشکل را شناسایی کند ، و باعث می شود ترس او کمترشود و حل آن آسان تر می شود. و هنگامی که هر دو مشکل واقعی را درک کردید ، از کودک خود بخواهید تا راه حل هایی ارائه دهد. "باید راهی وجود داشته باشد که بتوانید آن را برطرف کنید " یا "باید کاری باشد که بتوانید انجام دهید " اکنون که فرزند شما "قسمت سخت" را شناسایی کرده است ، احتمالاً می تواند راه حلی پیدا کند. در غیر این صورت ، به او کمک کنید تا برخی از ایده ها را بررسی کنید. به فرزندتان اجازه دهید فعالیتها و بازیها را براساس علاقه خود انتخاب کند. بازی فرصت های زیادی را برای پیمایش و حل خلاقانه مشکلات فراهم می کند. کودکان اغلب از طریق بازی بهتر می آموزند. بازی با وسایلی مانند بلوک ، پازل ساده و ... می تواند روند حل مسئله را به فرزندتان بیاموزد. کودک شما حتی در حین بازی پازل انتقادی فکر می کند: این قطعه پازل در کجا جای می گیرد؟ این چه کاری انجام می دهد؟ پس بازی های خلاق ، تفکر خلاق و حل مسئله را تشویق کنید و زمینه را برای کودک بوجود بیاورید. داستانهای متناسب با سن را با شخصیت هایی که مشکلاتی دارند ، بخوانید.شخصیت ها می خواهند در داستان ، نوعی از مشکلات اولیه اجتماعی ، که ممکن است فرزند شما با آن درگیر باشد حل کنند . این تجربیات را به وقایع مشابه زندگی شخصی فرزندتان مرتبط کنید و از فرزند خود بپرسید که چگونه شخصیت های این داستان ها می توانند مشکلات خود را حل کنند. راه حل های مختلف را تشویق کنید و درباره نتایج احتمالی هر یک بحث کنید. این نوعی خواندن گفتگو محور است که به طور فعال کودک را در تجربه خواندن درگیر می کند. تعامل با متن به جای گوش دادن منفعلانه می تواند در رشد مهارت های سواد آموزی مانند درک در کودکان در سن پیش دبستانی تاثیر خیلی خوبی داشته باشد .با پرسیدن سوالاتی در مورد چالش های شخصیت ها ، همچنین می توانید توانایی های حل مسئله فرزندتان را تقویت کنید راهبرد حل مسئله به روش حذف حالت های نامطلوب را در وب سایت مام پلاس ببینید ■ تقویت حل مسئله کودکان 7_5سال : یک فرآیند ساده حل مسئله برای کودک خود ارائه دهید ، روشی که می توانید به طور مداوم آن را اجرا کنید. کاردستی نوعی دیگر از بازی است که می تواند به کودکان بیاموزد تا مشکلات را با خلاقیت حل کنند و چندین ایده برای حل مسئله داشته باشند.سفال ها،رنگ ها ، جعبه های مقوایی ، نوار ، کاغذ و غیره را برای کودک خود فراهم کنید. آنها با این مواد ساده انواع خلاقیت ها و بازی های مبتکرانه را ارائه می دهند. این "اسباب بازی های باز" "راهی مستقیم و مشخص برای بازی" ندارند و به کودک شما اجازه می دهد خلاقیت ایجاد کند و به طور مستقل ایده پردازی کند و بازی کند . نمونه ای از سوالات باز را در بالا دیدید سوالات باز پاسخ صحیحی ندارند و نمی توان با "بله" یا "خیر" ساده به آنها پاسخ داد. شما می توانید سوالاتی را به صورت پایان باز بپرسید شاید در حال حاضر مشکلی را حل نکند یا به صورت سریع به او کمک نکند اما به مرور باعث می شود کودک بر روی مهارت های تفکر خود تمرین کند .و دد طولانی مدت تاثیر زیادی بر روی مهارت حل مسئله دارد. این مرحله پیشرفته تری از "قسمت سخت را به من نشان بده" است.(مرحله قسمت سخت را به من نشان بده درکودکان5_3سال را مطالعه کنید) ^ طبق معمول ، بارش مغزی فرزندتان را بشنوید و از او سوال های باز بپرسید تا در صورت گیر افتادن فرزندتان شما اطلاعات کافی از مسئله برای کمک به او داشته باشید.^ گاهی ممکن است کودک شما هنگام مواجهه با مشکلات احساس "گیر افتادن" کند. و قبل از اینکه هیچ اقدامی کند دست هایش را بالا بگیرد و تسلیم شود آنها ممکن است متوقف شوند و قبل از تلاش برای یافتن راه حل از آنها درخواست کمک کنند. فرزندتان را تشویق کنید که چالش ها را بپذیرد و در عوض مشکلات را حل کند."چگونه مهارت های حل مسئله را به کودکان آموزش دهیم؟ ( گروه سنی 3 تا 14 سال به صورت کلی )"
■بنابراین چگونه مهارت حل مسئله را به بچه ها یاد دهیم؟"
. حل مسئله با ارائه مدل:
"حل مسائل را تمرین کنید"
"در صورت بروز مشکل از فرزندان خود راهنمایی بخواهید."
کودکان 3تا5سال
مراحل آموزش حل مسئله به کودک
مرحله اول: نامگذاری و تأیید احساسات:
مرحله دوم: پردازش احساسات:
●تکنیک "قسمت سخت را به من نشان بده"اجرا کنید:
●با بازی های خلاق مشکل راحل کنید:
●باکتابهای داستان حل مسئله کنید:
● مراحل حل مسئله را آموزش دهید:
به عنوان مثال ، شما می توانید پنج مرحله زیر را امتحان کنید: ▪مرحله 1چه احساسی دارم؟
به کودک خود کمک کنید تا بفهمد که در آن لحظه چه احساسی دارد (ناامیدی ، عصبانیت ، کنجکاوی ، ناامیدی ، هیجان و غیره). مشاهده و نام بردن از احساسات ، بار آنها را تقسیم میکند و به شما فرصت می دهد تا یک قدم به عقب برگردید و ریشه یابی کنید .
▪مرحله 2: مشکل چیست؟
کودک خود را راهنمایی کنید تا مشکل خاص را شناسایی کند. در بیشتر موارد ، به او کمک کنید تا مسئولیت بخشی از آنچه را اتفاق افتاده است برعهده بگیرید به جای اینکه با انگشت اشاره به دیگران اشاره کند. به عنوان مثال ، ممکن است کودک شما بگوید ، "محمد در اردو برای من مشکل درست کرد" اما جمله ی "به دلیل مشاجره با محمد ، در اردو به مشکل برخورده ام." معمولا جمله صحیح تری است.▪مرحله 3: راه حل ها چیست؟
کودک خود را تشویق کنید تا حد امکان راه حل ارائه دهد. در این مرحله ، آنها حتی نیازی به راه حل های "خوب" ارائه دهند . آنها فقط در اینجا باید طوفان و بارش فکری داشته باشند و هنوز ایده هایی را که ایجاد کرده اند و بیان می کنند ارزیابی نمی کنند. ▪مرحله 4: چه اتفاقی می افتد اگر؟
برای کودک شما مهم است که هر دو پیامد مثبت و منفی رفتارهای خود را در نظر بگیرد.
مرحله 5: کدام یک را امتحان می کنم؟
از کودک خود بخواهید یک یا چند راه حل را امتحان کند. اگر راه حل جواب نداد ، درباره علت ان بحث کنید و به یک راه حل دیگر بروید. کودک خود را تشویق کنید تا زمان حل مشکل به "تلاش "و "استمرار"خود ادامه دهد. این مراحل را به طور مداوم تمرین کنید تا برای کودک خود روتین شود که در هنگام چالش چه مراحلی را در ذهن بگذارند .●کاردستی اتلاف وقت یا تقویت مهارت حل مسئله؟
●سوالاتی را با^ پایان باز ^بپرسید!
■کودکان7-9 سال
● مشکلات را به قطعات و بخش های کوچک تر تقسیم کنید!:
هرچه کودک شما بزرگتر شود ، مشکلات او نیز بزرگتر می شوند. هنگامی که کودک شما با چالشی رو به رو است که طاقت فرسا یا غیر قابل پذیرش برای او است ، او را تشویق کنید تا آن را به تکه های کوچکتر و قابل کنترل تبدیل کند.
به عنوان مثال :
_ اگر نمره پایین نتیجه انجام ندادن تکالیف است ، شاید کودک شما بتواند لیستی از این تکالیف را تهیه کند و یکی یکی آنها را حل کند.
_ اگر مشکل محیط است،بررسی کنید ، چه چیزی باعث می شود که کودک شما در امتحانات با مشکل روبرو شود؟
شاید او در کلاس توسط دوستان به سرگرمی های ناسالم یا آسیب زننده مشغول شده باشد و در درخواست کمک به مشکل بخورد و وقت کافی را برای مطالعه در خانه نگذراند و غیره
هنگامی که این "تکه ها" را شناسایی کردید ، به فرزند خود کمک کنید تا یکی یکی آنها را حل کند تا مشکل برطرف شود. ●دست ها بالا !تسلیم شوید